کتاب در جستجوی مولانا
نوشته : نهال تجدد
مترجم : مهستی بحرینی
فوق العاده است این کتاب.
پیشنهاد میکنم حتما این کتاب زیبا رو بخوانید.
قطعاتی از کتاب تقدیم حضورتان:
نگاه دلنشینش را به من دوخت و گفت :
من خانه ی عشقم ، نه خود عشق.
معشوق باید آغاز و انجام تو باشد.
چون او را یافتی ، دیگر منتظر نمی مانی.
چون نقدی یافتی ، در صندوق نگاهش نمی داری.
معشوق هم پنهان است و هم پیدا.
او مانند تو وابسته به حال نیست ، بلکه آن را تحت فرمان خود دارد.
ماه و سال مطیع اویند.
جسم ها ، اگر او بخواهد ، جان می شوند.
اگر دست بجنباند ، مس را به زر مبدل می سازد.
حتی مرگ هم ، اگر او بخواهد ، شیرین می شود و خار و نیشتر ، نرگس و نسرین.
هنگامی که خدا آدم را آفرید ، از همه ی فرشتگانش خواست که در پیش این آفریده ی تازه به سجده درآیند و ستایشش کنند.
همه چنین کردند مگر یکی از آنها که نامش شیطان بود.
این امتناع موجب طرد او از قلمرو بهشت شد.
ابلیس ، در دفاع نامه ی خویش ،
خطاب به پروردگار چنین می گوید :
اکنون که باید دیگر از تو دور باشم ، بدان که انگیزه ام در سجده نکردن به آدم عشق تو بود و نه بی ایمانی ، چون می دیدم که تازه واردی را ، ناشناسی را ، عزیز می داری و من میخواستم تنها به تو ، ای عشق من ، سجده کنم.
آن گاه ، ناگهان دیدم که بر نطع شطرنج تو جز این یک بازی وجود ندارد و به من گفتی : ' بیا ، بازی کن !'
به من بگو ، عشق من ، درآن لحظه چه میتوانستم بکنم ؟
از فرمانت سر بپیچم و آن یک بازی را انجام ندهم ؟
از تو اطاعت کردم ، در حالیکه میدانستم خود را به دام بلا می افکنم. و چنین شد .
تو ماتم کردی ، ماتِ مات !
امروز با آنکه در دام بلا گرفتارم ، هنوز هم طعم شادی ها و لذاتی را که به من چشاندی به خاطر دارم.
کفر یا ایمان من ، هرچه هست دستباف توست.
همه چیز آنِ توست.
هر چه کرده ام از سر عشق بوده است.
آیا پروردگار پاسخی به شیطان داد؟ نمی دانم .
حتما این کتاب فوق العاده رو پیشنهاد میکنم بخوانید.
درباره این سایت